محمد راستاد ایده افزایش استان های ساحلی را رد کرد
به گزارش پایگاه خبری گفتمان دریا، به دنبال انتشار ایده افزایش استان های ساحلی در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد، نقد و نظرات افراد و کنشگران دریایی و سیاسیون علاقمند به توسعه دریاپایه را به دنبال داشت و موضوعات مختلفی پیرامون آمايش نوين سرزميني مطرح شد، ايدههايي که به دنبال آن تضارب انديشهها و آراء صورت گرفت. انچه مهم است دریایی شده ایران دریایی است و يكي از موثرتري راههای «فرهنگ سازي براي پذيريش آمايش نوين سرزميني» همين گفتوگوها و ايدهپردازيها در راستای تضارب انديشهها است که خوشبختانه ما در روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد توانسته ایم به این مهم جامه عمل بپوشانیم.
پس از انتشار متن گفت و گوی سيد محمدرضا قادري، پیشکسوت دریایی و اظهارات نقادانه دکتر عبادی زاده، نماینده ولی فقیه در استان هرمزگان و امام جمعه بندر عباس و به دنبال آن ایده مهدی دهدار و ایرج گلشنی مطرح و در مطلبی مجزا تحت عنوان بررسي چهار ايده و نظر در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد به آن پرداختیم که در آن هر كدام نگاهي ويژه به مقوله آمايش نوين سرزميني دارند اما با يك هدف مشترک برای «دريايي شدن كشور ايران». در همین راستا و برای ادامه تضارب اندیشه در باره ایده دریایی شدن ایران و افزایش استان های ساحلی با دکتر محمد راستاد کارشناس ارشد دریایی و مدیرعامل سابق سازمان بنادر و دریانوردی گفت و گویی داشتیم که در ذیل از نگاه شما می گذرد.
چرا در کشور دریایی ایران، توجه به دریا کم رنگ است؟
محمد راستاد: ما نباید دریا را به صورت پدیده منفرد در نظر بگیریم، بلکه یک پدیده گسترده با شقوق مختلف است. ما در این دریا، دستاوردها و نقاط مثبت و قوتی داریم که به عنوان نقاط ضعف توسعه نباید لحاظ شوند و باید به نقاطی پرداخت که عقب مانده تر است و باید در اولویت قرار داد.
صنایع دریایی از نظر بهره گیری از ظرفیت های زیربنایی و محصولات و خروجی های آن به هیچ وجه قابل قیاس با بخش بندری نیست. یعنی اگر بخواهیم بر توسعه بخش دریایی متمرکز شویم باید بر چنین بخش های تمرکز کنیم. از نظر صنایع و استقرار آن ها در سواحل برای بهره بردن از مزیت دریا، اقداماتی که برای تجارت دریایی انجام شده، بسیار ناکافی و عقب می باشیم. باید تصریح شود وقتی صحبت از توسعه دریایی می شود، باید به مسیر غلط یا آدرس اشتباه نرویم. باید به نقاط قوت نیم نگاهی داشته باشیم و بیشتر بر قسمت های متمرکز شویم که ضعف و کمبود داریم. وقتی از بندرعباس به سمت چابهار می رویم، نقاط زیادی را می بینیم که انگار تا به حال کشف نشده است و هیچ اثری از توسعه در آن نمی بینیم؛ یعنی موضع ضعف ما که نیازمند توجه و سرمایه گذاری است تا برای تمرکز جمعیت آماده شود و شاخص های توسعه در آنجا به چشم بیاید.
اعتقادم بر این است که بخش تجارت دریایی و بخش کشتیرانی اگر تحت تأثیر عوامل بیرونی نباشند، به عنوان نقاط قوت بخش دریایی کشور و الگویی برای سایر زیرشاخه های دریایی می توانند مطرح باشند.
نظر شما درباره توسعه دریایی و نشر فرهنگ دریایی از طریق افزایش استان های ساحلی چیست؟
محمد راستاد: اینکه تقسیمات کشوری به چه نحوی به نفع توسعه دریایی اصلاح شود، باید نگاه نقادانه به چنین ایده هایی داشت. در ابتدا، اینکه در گذشته این موضوع مطرح و باعث تنش های اجتماعی شده است و دوم، اینکه اگر بخواهیم سرمایه گذاری های زیرساختی در بنادر انجام دهیم، چنین سرمایه گذاری هایی ملی است و سرمایه گذاری محلی نیست. بنادر بزرگ کشور از محل منابع ملی احداث می شود و نقش آفرینی بندر به صورت ملی است. صنایع بزرگ مستقر در سواحل هم، وابسته به تصمیمات محلی و منطقه ای و استانی نیستند، اگر وزارت نفت، صنایع بزرگی در کنار دریا به واسطه فعالیت های خود احداث می کند، مستقل از تصمیمات محلی و استانی است و اگر تجار و سرمایه گذاران استانهای مانند فارس، کرمان و چهارمحال و بختیاری بخواهند در سواحل سرمایه گذاری صنعتی و یا تجارت کنند، قواعد و مقرراتی وجود ندارد که حضور آنها را در سواحل منع کند.
یعنی افزایش استان های ساحلی توسعه فرهنگ دریایی را ممکن نمی کند؟
محمدراستاد: تغییر تقسیمات کشور و ایجاد استان های جدیدساحلی مستلزم ایجاد ساختارهای جدید در سطوح مختلف و هزینه های جاری و سرمایه گذاری جدید است. در شرایطی که کشور ما و مخصوصاً دولت با فقر منابع دست به گریبان است، تقسیمات جدید به جای آن که باعث هدفمند کردن هزینه منابع گردد، چه بسا باعث هدررفت آن گردد. براین اساس، با توجه به تجربه سی ساله خود در حوزه کارشناسی بندری و دریایی خود تأکید می کنم که کشور هیچ گونه خلأ و کمبودی را به لحاظ تقسیمات کشوری در حوزه ساحل ندارد و بسیاری از سرمایه گذارانی که در بنادر حضور دارند، زادگاه، محل تحصیل و محل زندگی آن ها ربطی به بندر ندارد.
به یک نظرگاه، ایران یک کشور دریایی است و در حال حاضر تعداد استان های ساحلی ما کم و محدود است، چرا با توجه به طویل بودن مرز دریایی در کشور، نخواهیم تعداد استان ساحلی ر برای دریایی کردن تعدای بیشتری از هم وطنان و نشر فرهنگ دریایی افزایش ندهیم؟
محمد راستاد: چرا باید افزایش دهیم؟ مثلاً اگر یک شیرازی بخواهد به دریا برود، نمی تواند به بوشهر برود؟
درونی سازی یک امر نیازمند احساس تعلق به آن موضوع می باشد و در صورت احساس تملک می توان احساس تعلق نیز ایجاد کرد و با درونی سازی امکان فرهنگ سازی ممکن می گردد و اگر فرهنگ دریایی از طریق احساس تملک و تعلق نهادینه گردد، احساس یک کشور دریایی مانند کشورهای انگلستان و ژاپن و ... فراگیر خواهد شد. در حالی که ما کشوری هستیم که اکثریت در خشکی و دور از دریا زندگی می کنیم و فرهنگ عمومی ما، بر این باور است که ما کشور خشکی زی هستیم و کمبود آب داریم.
اعتقادم بر آن است که تقسیمات کشوری مانع اشاعه فرهنگ دریایی نیست، به شرطی که ما برای اشاعه فرهنگ دریایی برنامه داشته باشیم. هر برنامه ای برای اجرا باید ارزیابی امکان پذیری و برآوردهای لازم آن انجام شود. یکی از مهم ترین مسائل این برنامه، مسائل اجتماعی، مسائل قومی و منابع مالی مورد نیاز آن است؛ یعنی به ازای اینکه چند شهر را به استان هایی که الان ساحلی محسوب نمی شوند، متصل کنیم و استان های جدید ساحلی ایجاد کنیم، نیازمند چه هزینه هایی است و دستاورد و خروجی های آن چه چیزهایی می باشد؟ آیا مانع توسعه دریایی ما، اتصال چند استان جدید به ساحل می باشد؟
اگر توجه کنیم کشور سوئیس یک کشور محصور در خشکی است، ولی یکی از سه شرکت بزرگ کانتینری دنیا متعلق به این کشور می باشد. اما اگر نگاه فقط محدود به این بود که توسعه دریایی به صرف داشتن بندر و ارتباط با دریاست، آیا این اتفاق رخ می داد؟ کشورهایی دیگری هم هستند که محصور در خشکی هستند و در تلاشند با تأسیس شرکت های این چنینی و یا ثبت بین المللی کشتی ها در حوزه فعالیت های دریایی حضور دارند. یعنی محصور در خشکی بودن باعث بیگانگی آن ها با دریا نشده است.
بنابراین شما ایده اجرای تقسیمات نوین کشوری برای افزایش استان های ساحلی را در کشور رد می کنید؟
محمد راستاد: بله، ضمن احترام به تمامی کارشناسانی که فکر می کنند که ایجاد استان های ساحلی جدید منجر به توسعه دریایی و فرهنگ دریایی کشور می شود، به عنوان اولویت، این پیشنهاد موضوعیت ندارد.
جایگزینی برای این پیشنهاد دارید؟
جایگزین آن، تمامی اقداماتی که الان در نوار ساحلی و شهرهای ساحلی کشور باید انجام شود و هیچ مانعی به عنوان تقسیمات کشوری ندارد، منتهی مورد غفلت واقع شده است و باید به آن توجه شود.
با انتقال صنایع آب بر و کارخانجات بزرگ می توان به ایران دریایی رسید؟
محمد راستاد: انتقال صنایع به ویژه صنایع بزرگ و آب بر و انرژی بر به نوار ساحلی، یک سیاست راهبردی است که حتماً باید به آن توجه شود و این اتفاق بیفتد و در جوار کلان شهر و شهرهای دور از سواحل صنایعی نداشته باشیم که مواد اولیه آن از بندر به آنجا منتقل شود؛ یا احتیاج به حجم زیادی از آب برای فرآیندهای تولید خود داشته باشد و یا محصول آن ها برای صادرات باید به بنادر برگردد. چنین صنایعی نباید در اطراف شهرها به ویژه کلانشهر مستقر باشد، مثل خودروسازی در اطراف تهران و یا صنایع فولاد در اطراف اصفهان؛ این صنایع باید در نوار ساحلی و مخصوصاً در نزدیکی بنادر اصلی متمرکز شوند.
انتهای پیام/