۱۴۰۴/۰۸/۲۵

شکاف دانشگاه و صنعت؛ نسل چهارم دانشگاه هنوز عقب است

مدیر آکادمی دریایی سیراف در اختتامیه نهمین همایش بین‌المللی صنایع فراساحل ایران با نگاهی انتقادی به «شکاف بنیادین» میان دانشگاه و صنعت پرداخت و گفت: دانشگاه‌های ایران در تربیت نیروی علمی موفق‌اند، اما مهارت‌های صنعتی لازم را منتقل نمی‌کنند و نسل چهارم دانشگاه، که قرار است محل حل مسائل واقعی صنعت باشد، هنوز در رسیدن به این هدف عقب است.
شکاف دانشگاه و صنعت؛ نسل چهارم دانشگاه هنوز عقب است

 

به گزارش پایگاه خبری گفتمان دریا، اختتامیه نهمین همایش بین‌المللی صنایع فراساحل ایران، صحنه طرح یکی از بنیادی‌ترین چالش‌های توسعه صنعتی کشور بود؛ شکافی که به‌گفته دکتر حسن‌پور ضیایی، مدیر آکادمی دریایی سیراف و شرکت صنعت و دریایی فناوران سیراف، سال‌هاست میان «دانشگاه» و «صنعت» دهان باز کرده و همچنان رو به گسترش است: شکاف میان آموزش علمی و کاربرد صنعتی.

دانشگاه علم تولید می‌کند اما مهارت نه

او سخنانش را با نقدی صریح آغاز کرد: در دانشگاه‌های ما آدم‌های علمی تربیت می‌کنیم، اما نه آدم‌های ماهر. از نگاه او، دانشگاه‌ها در ایران به جای پرورش مهارت، بیشتر به ترویج علم می‌پردازند؛ دانشی که عملاً به توانایی‌های صنعتی تبدیل نمی‌شود. استادان نیز اغلب بیشتر در پی تثبیت جایگاه علمی خود هستند تا انتقال مهارت و دانش به سطح عمومی.

سرفصل‌های آموزشی؛ جامانده از سرعت تحولات دنیا

دکتر حسن‌پور ضیایی سپس به سند و محتوای آموزشی انتقاد کرد: آیا درس‌هایی که امروز تدریس می‌شوند با شتاب تحولات فناورانه جهان هماهنگ‌اند؟ او روایت کرد که در آکادمی سیراف ناچار شده‌اند دو بار تمام محتواهای درسی را بازنگری کنند، چون مبانی علمی حوزه کسب‌وکار دگرگون شده بود. «فهمیدیم چیزی که درس می‌دهیم، خودش تغییر کرده است. پس سیستم آموزشی باید پویا بماند.»

زوال ارزش‌های انسانی در دانشگاه

اما دغدغه دیگر او جنس دیگری داشت: دانشگاه‌ها ارزش‌های انسانی را فراموش کرده‌اند. او از تجربه دیروزش در دانشگاه امیرکبیر گفت؛ فضایی سرد، بدون ارتباط مؤثر، پر از سکوت و خودخواهی. به‌گفته او صنعتی که از چنین دانشگاهی بیرون می‌آید، «بی‌روح» خواهد بود.

تعریف یک مفهوم جدید: سواد صنعتی

برای طبقه‌بندی این شکاف، آکادمی سیراف اصطلاحی تازه تعریف کرده است: سواد صنعتی. دانشجویان ایرانی سواد علمی دارند اما در صنعت ناتوان‌اند. سواد صنعتی یعنی توانایی تبدیل دانش دانشگاهی به مهارت کاربردی برای حل مسائل واقعی.

این مفهوم در سیراف بومی‌سازی شده، با توجه به شرایط تحریم و عقب‌ماندگی صنعتی. ما در کشتی‌سازی حدود بیست سال از دنیا عقبیم. حتی مدیریت ساده پروژه‌های کشتی‌سازی هم در سطح استاندارد نیست. هنوز کار دستی می‌کنیم، درحالی‌که جامعه امروز برای کار دستی پول نمی‌دهد.

نسل‌های چهارگانه دانشگاه و جایگاه امروز ایران

او سپس با نگاهی تاریخی به تحول دانشگاه پرداخت:

  • نسل اول: دانشگاهِ صرفاً آموزشی (قرن ۱۲ تا ۱۹).
  • نسل دوم: ورود پژوهش (قرن ۱۹ تا اوایل قرن ۲۰).
  • نسل سوم: دانشگاه کارآفرین؛ آموزش – پژوهش - تجاری‌سازی (قرن ۲۰).
  • نسل چهارم: دانشگاه حل مسئله؛ پاسخ‌گو به نیازهای واقعی صنعت.

به‌گفته او، جهان اکنون در نسل چهارم است و معیار موفقیت دانشگاه، درآمد حاصل از قراردادهای صنعتی است؛ نه بودجه دولتی. شاخص‌ها نیز روشن‌اند: تعداد پتنت‌ها، نرخ تجاری‌سازی پژوهش‌ها و درصد اشتغال فارغ‌التحصیلان.

یک آمار تکان‌دهنده از سرنوشت ۶ هزار دانش‌آموخته

او سپس نتایج بررسی آکادمی سیراف را اعلام کرد: از میان ۶۰۰۰ فارغ‌التحصیل مهندسی تا سال ۱۴۰۰، تنها ۲۱ درصد قابل ردیابی بودند. از این تعداد، حدود ۵ درصد مهاجرت کرده و تقریباً همه موفق شده‌اند، ۱۰ تا ۱۲ درصد به دانشگاه بازگشته و مشغول تدریس‌اند، و تنها ۵ تا ۶ درصد وارد صنعت کشتی‌سازی شده‌اند، آن هم در شرایطی نامطلوب، چرا که مدیران خبره در این حوزه کم بودند.

او نتیجه گرفت: محتواهای آموزشی باید بازنگری شوند؛ نه فقط به‌دلیل عقب‌ماندگی علمی، بلکه به‌دلیل مشکلات فرهنگی، مدیریتی و سیستمی، از کنترل کیفیت تا نظم و تفکر سیستمی.

چرا ایزوکو دفتر رسمی در دانشگاه ندارد؟

او سپس پرسشی کلیدی طرح کرد: چرا شرکت‌هایی مانند ایزوکو با آن عظمت، در دانشگاه دفتر رسمی ندارند؟ چرا ارتباط سیستماتیک صنعت با دانشگاه شکل نگرفته؟ او حتی گفت برخی اساتید از مواجهه با صنعت می‌ترسند، چون آموزش دانشگاهی عادت به تفکر سیستمی ندارد و فقط به حل فوری مسائل محدود می‌شود.

از نگاه او، زمان آن رسیده است که دانشگاه «از مرکز تولید مدرک» به «مرکز تولید راه‌حل» تبدیل شود.

معیار سنجش باید عوض شود

او تأکید کرد: معیار اصلی نباید تعداد مقالات باشد، بلکه باید بپرسیم چند مسئله واقعی صنعت را حل کرده‌ایم؟

صنعت نیز از این شکاف آسیب می‌بیند. نمونه‌اش شرکت صدراست: مجموعه‌ای با مشکلات متعدد اما بدون ارتباط نظام‌مند با دانشگاه. برای رفع این خلأ، باید صنعتگران در تصمیمات آموزشی نقش داشته باشند. «نخبگان صنعت به پول نیاز ندارند، به احترام نیاز دارند.»

او همچنین پیشنهاد کرد ارزیابی اساتید براساس تعداد پروژه‌های صنعتی باشد، نه صرفاً مقالات؛ چرا که قطع ارتباط دانشگاه و صنعت انگیزه استادان را تحلیل برده است.

راهکارها: اعتبارسنجی حرفه‌ای، بازنگری آموزشی، دعوت از خبرگان صنعت

او مجموعه‌ای از راه‌حل‌ها را مطرح کرد:

  • ایجاد نظام اعتبارسنجی حرفه‌ای
  • بازنگری در محتواهای آموزشی
  • دعوت مداوم از نخبگان صنعت برای تعامل با دانشجویان
  • تدریس خرابی‌ها و کیس‌استادی‌های صنعتی در دانشگاه‌ها
  • انتقال واقعی نیازهای صنعت به محیط آموزشی برای افزایش انگیزه دانشجویان

نقطه اوج سخنان: سواد انسانی در کنار سواد صنعتی

در بخش پایانی سخنانش، به مفهوم دیگری اشاره کرد: سواد انسانی. او هشدار داد که اگر فقط توسعه صنعتی را دنبال کنیم و ارزش‌های انسانی را کنار بگذاریم، صنعتی بی‌روح باقی می‌ماند و جامعه را نیز با خود فرسوده می‌کند.

او گفت: علم بدون ارزش‌های انسانی خطرناک است. مهندسان اردوگاه‌های مرگ هم مهندس بودند، بی‌انسانیت. از نگاه او، ترکیب «سواد انسانی + سواد صنعتی» تنها مسیر امن و پایدار برای آینده است.

یک پایان روایی

او سخنانش را با یک روایت کوتاه به پایان برد: مردی کنار ساحل صدف‌هایی را که گرفتار شده بودند نجات می‌داد. شاید کار او کوچک به نظر می‌رسید، اما برای هر صدف، معنای یک زندگی نجات‌یافته داشت. «هر اقدام درست، قدمی است در مسیر حل یک مشکل.»

و در پایان تأکید کرد: دانشگاه و صنعت باید بالاخره زبان مشترک پیدا کنند. این آغاز راهی است که باید خودمان شروع کنیم، نه منتظر شرایط بمانیم./

انتهای پیام/

سایر تصاویر

نظر خود را درباره این خبر ثبت نمائید

نظرسنجی
قیمت ها
ارزیابی شما از محتوای پایگاه خبری گفتمان دریا چیست؟