تقویت نیروی دریایی عربستان به منظور حفظ موازنه دریایی با تهران
به گزارش پایگاه خبری گفتمان دریا، موسسه تحقیقاتی استیمسون آمریکا در مقاله ای با قلم «لئوناردو جاکوپو ماریا مازوکو» نوشت: ریاض به احتمال آتش منطقه ای ناشی از جنگ اسرائیل و غزه به عنوان یک نگرانی امنیت ملی نگاه می کند و مستقیماً با تهران ارتباط برقرار کرده تا خطر سرریز خطرناک تنش ها را خنثی کند. در عین حال، سعودی ها هماهنگی دفاعی نزدیک با نیروهای آمریکایی را حفظ می کنند.
ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
در ۲۷ آگوست ۲۰۲۳، نیروی دریایی سلطنتی عربستان سعودی (RSN) با بر عهده گرفتن فرماندهی دو گروه ضربت دریایی در خلیج فارس - گروه ضربت ۱۵۲ از نیروهای دریایی ترکیبی و نیروی ویژه ائتلاف، نگهبان سازه امنیت دریایی بینالمللی - تیتر خبرها شد. عربستان سعودی با جدا شدن از شهرت چند دهه ای خود به عنوان یک بازیگر نیروی دریایی بی میل، یک چرخش قابل توجه در تفکر دریایی خود را نشان می دهد.
عدم اطمینان در مورد تمایل بلندمدت واشنگتن برای برآورده کردن انتظارات امنیتی عربستان سعودی، ریاض را بر آن داشته تا موقعیت دریایی خود را اصلاح کند
از لحاظ تاریخی حفاظت دریایی از عربستان توسط ایالات متحده آمریکا، کمبود پرسنل آموزش دیده، تصور تهدید عمدتاً بر تهدیدهای زمینی و هوایی و بار فنی بسیار بالا مرتبط با ایجاد یک نیروی دریایی کارآمد مدرن سعودی ها را وادار کرده است که امنیت دریایی را در درجه اول به ایالات متحده واگذار کنند. عدم اطمینان در مورد تمایل بلندمدت واشنگتن برای برآورده کردن انتظارات امنیتی عربستان سعودی، وخامت شدید چشم انداز امنیت دریایی ناشی از افزایش تهدیدات نامتقارن و تمایل فزاینده عربستان برای پیگیری منافع استراتژیک ملی با آزادی عمل بیشتر ریاض را بر آن داشته تا موقعیت دریایی خود را اصلاح کند.
ریاض به احتمال آتش سوزی منطقه ای ناشی از جنگ اسرائیل و غزه به عنوان یک نگرانی امنیت ملی نگاه می کند و مستقیماً با تهران ارتباط برقرار نموده تا خطر سرریز خطرناک تنش ها را خنثی کند. در عین حال، سعودی ها هماهنگی نظامی نزدیک با نیروهای آمریکایی را حفظ می کنند. جاه طلبی های دریایی رو به رشد پادشاهی بیش از یک دهه است که مشهود بوده و حول دو ستون اصلی می چرخد: نوسازی و مدرن سازی ناوگان خود و رهبری نیروهای ضربت چندجانبه.
ستون فقرات ناوگان دریایی سعودی شامل دارایی های دریایی مربوط به دهه ۱۹۸۰ است. راه اندازی سه ناوچه الریاض در اوایل دهه ۲۰۰۰ اهرم دریایی آن را به لطف توانایی های ضد هوایی و کشتی های جنگی تقویت کرد، اما در هنگام پرداختن به تهدیدات نامتقارن دریایی و هوایی برای فراساحل و دریا، تنها پیشرفتی جزئی داشت. بنابراین ریاض جهت غلبه بر کمبود رزمندگان حرفه ای و خنثی کردن طیف گسترده ای از چالش های امنیتی ترکیبی، برنامه توسعه نیروی دریایی عربستان را راه اندازی کرد.
تحت این چتر، عربستان سعودی و کشتی ساز اسپانیایی ناوانتیا پروژه ۲.۴۶ میلیارد دلاری السراوات را در سال ۲۰۱۸ افتتاح کردند. هدف مشارکت سعودی و اسپانیایی ساخت پنج ناو آوانته ۲۲۰۰ است که نسل بعدی کشتیهای جنگی مجهز به سیستمهای رزمی درجه یک هستند.
یکی دیگر از ستونهای نوسازی نیروی دریایی عربستان، قراردادی به ارزش ۱.۹۶ میلیارد دلار با لاکهید مارتین است. آنها پلتفرم های جنگی ساحلی بسیار همه کاره با سیستم های تسلیحاتی ضد هوایی و ضد سطحی هستند. این کشتیها که انتظار میرود تا اواسط سال ۲۰۲۶ تکمیل شوند، به پیشرفتهترین داراییهای فناورانه ناوگان شرقی عربستان تبدیل خواهند شد.
اگرچه لازم است ذکر شود که کشتی های جنگی مدرن گران قیمت برای انتقال قدرت دریایی کافی نیستند. عربستان سعودی باید نشان دهد که می تواند از چنین کشتی هایی در سناریوهای واقعی استفاده کند. در چارچوب نیروهای دریایی ترکیبی - مشارکتی تحت رهبری ایالات متحده با حمایت ۳۸ کشور - عربستان سعودی در میان اعضای عرب خلیج فارس برجسته است و هفت بار رهبری بازوی عملیاتی ائتلاف را بر عهده داشته است.
کارگروه اصلی دیگر، «ساختار امنیت دریایی بینالمللی»، ائتلافی متشکل از ۱۲ کشور است که در ژوئیه ۲۰۱۹ برای اطمینان بخشیدن به کشتیهای تجاری و جلوگیری از فعالیتهای مخرب تأسیس شد. از زمانی که مسیر نظامی آن در نوامبر ۲۰۱۹ راه اندازی شد، افسران نیروی دریایی بریتانیا نقش مهمی در رساندن ائتلاف به توانایی کامل عملیاتی ایفا کرده اند و عربستان سعودی که مسئول نگهبان گروه عملیاتی سازه برای دوره سه ماهه کنونی است، تنها عضو منطقه ای است که چنین رهبری را بر عهده گرفته است.
رهبری این گروههای ضربت، فرصتی بینظیر برای سعودیها است تا اعتبار دریایی و مهارتهای رهبری خود را تقویت کنند، حتی اگر به دنبال توانایی مستقلتر باشند. پیشرفت روزافزون کشتیهای جنگی سعودی و کمکهای فزاینده به ائتلافهای دریایی چندجانبه، عزم رهبری عربستان را برای تبدیل شدن به یک قدرت دریایی متوسط در آبهای منطقه نشان میدهد.
ایران چنان برتری نظامی قابل توجهی را در جنگ دریایی حفظ کرده است که دنبال کردن استراتژی مبتنی بر دستیابی به موازنه قدرت دریایی با تهران، از نظر مالی یک تلاش سخت است و لزوماً به پادشاهی در رفع نیازهای امنیتیاش کمک نمیکند.
علیرغم ماهیت نظامی فشار مدرنیزاسیون، این روند را نباید لزوماً از منشور رقابت طولانی بین عربستان سعودی و ایران دید. در حالی که تهدیدات علیه تأسیسات ساحلی عربستان و مسیرهای کشتیرانی تجاری بینالمللی توسط ایران و گروههای نیابتی آن هنوز یکی از مبرمترین نگرانیهای امنیتی سعودیها است، به نظر نمیرسد که تقویت نیروی دریایی عربستان با تمایل ریاض برای شرکت در یک مسابقه تسلیحاتی با تهران باشد.
ایران چنان برتری نظامی قابل توجهی را در جنگ دریایی حفظ کرده است که دنبال کردن استراتژی مبتنی بر دستیابی به موازنه قدرت دریایی با تهران، از نظر مالی یک تلاش سخت است و لزوماً به پادشاهی در رفع نیازهای امنیتیاش کمک نمیکند. چنین استراتژی همچنین می تواند روند کاهش تنش اخیر در روابط عربستان و ایران را تضعیف کند.
تلاش عربستان برای قدرت دریایی با هدف بازدارندگی و خنثی کردن تهدیدات علیه منافع ملی استراتژیک عربستان و ارتقای یک جو ژئوپلیتیکی منطقه ای است که برای ثبات پایدار مفید است. از مقاصد گردشگری مجلل گرفته تا مرکز لجستیک به هم پیوسته در سطح جهانی و پروژههای شهری آیندهنگر، بیشتر طرحهای تنوع اقتصادی پادشاهی تحت لوای چشمانداز عربستان سعودی ۲۰۳۰ ابعاد دریایی دارند. بنابراین ریاض به احتمال زیاد توسعه توانمندی های نظامی دریایی را در دستور کار ژئواستراتژیک خود قرار خواهد داد.
با توجه به اینکه عربستان سعودی قصد دارد سهم بیشتری از مسئولیتهای امنیتی دریایی در همسایگی خود را بر عهده بگیرد، این روند میتواند اثرات سرریز مثبتی با فرض مهار جنگ غزه داشته باشد. این امر می تواند به تدریج اتکای عربستان به تضمین های امنیتی واشنگتن را کاهش دهد و کاهش حضور نظامی ایالات متحده در خلیج فارس را تسهیل کند.
همچنین میتواند تعاملات حرفهای روزانه بین نیروهای دریایی عربستان و ایران را افزایش دهد و در حالت ایدهآل آنها را به بهبود کانالهای ارتباطی، توسعه مکانیسمهای پیشگیری از حوادث و طراحی ابزارهای حل مناقشه ترغیب کند.
ترجمه: بازار
انتهای پیام/