۱۴۰۳/۰۹/۰۲

بررسی سند چشم‌انداز 20 ساله سازمان بنادر و دریانوردی

بررسی ابعاد مختلف سند 20 ساله سازمان بنادر و دریانوردی که 5 از انتشار آن می گذرد نشان دهنده علمی نبودن معیارهای سنجش و چشم اندازی غیر واقعی است.
بررسی سند چشم‌انداز 20 ساله سازمان بنادر و دریانوردی

 

به گزارش پایگاه خبری گفتمان دریا، و به نقل اقتصاد سرآمد؛ سند چشم‌انداز سازمان بنادر و دريانوردي در نيمه سال ۹۷ منتشر شد. بر اساس اين سند در چشم‌اندازی ۲۰ ساله، ما در حوزه دريا و اقتصاد دريا بايد به سطح مطلوب – و طبق سند مذكور بالاتر از حد مطلوب- برسيم. حدي در اين سند در نظر گرفته شده كه اغراق‌آميز نشان مي‌دهد و با جملاتي بيان شده است كه بيشتر به تخيل يك نويسنده شبيه است تا نتيجه پژوهش يك پژوهشگر.

حد مطلوب سند

بازخواني سند چشم‌انداز ۲۰ساله سازمان بنادر و دريانوردي، حدي رويايي براي آينده در نظر گرفته است. معلوم نيست كه اين سطح از مطلوبيت بر اساس واقع‌نگري و طبق روش‌هاي علمي تدوين سند چشم انداز، تهيه شده است يا بر اساس احساسات جمعي كه شعارسازي كرده‌ اند. بازخواني چند نمونه مي‌تواند ذهن ما را بيشتر روشن كند:

در اين سند آمده است:

« چشم انداز بخش دريايي، مرجع بی بدیل منطقه ای و بازیگر فعال جهانی در عرصه ایمنی، محیط زیست و امنیت دریایی است»

اولين سوالي كه در اين باره بايد مطرح كرد اين است:‌ آيا ممكن است؟ آيا ما در ۲۰ سال آينده در عرصه ايمني، محيط زيست و امنيت دريايي مرجمع بي‌بديل منطقه‌اي و بازيگر فعال جهاني خواهيم بود؟

از ايراداتي كه به سندهاي اين‌چنيني همواره وارد است،‌ كلي گويي و آرمان‌گرايي در حد تخيل است و اصل واقع‌نگري در آن رعايت نمي‌شود؛ به طور معمول، اين سند نيز داراي چنين نقصي است.

مرجع بی بديل منطقه‌ای

در اطراف ايران، كشورهاي رقيبي هستند كه سرمايه‌گذاري بسيار كلاني روي بنادر خود كرده‌اند. با تطبيق وضع موجود با آن‌ها، عقب‌ماندگي ما به خوبي نمايان است. با ملاحظه مشكلات عديده‌اي كه بنادر و دريانوردي ما دارد، دست‌يابي به رشد و توسعه شتابنده، غيرممكن است. و نيز، با توجه به سرمايه‌گذاري فرامنطقه‌اي برخي كشورها –مانند چين- در منطقه، رقابت سخت‌تر و موفقيت دور از دسترس خواهد بود.

با لحاظ اين گزينه‌هاست كه آرمان‌گرايي سند چشم انداز سازمان بنادر و دريانوردي را نه واقع‌گرا، بلكه تخيل گرا مي‌دانيم.

اگر در سند مي‌نوشت: يكي از مراجع اثرگذار در منطقه، مي‌توانستيم بگوييم امري شدني است، اما در تبديل شدن به مرجع بي‌بديل منطقه‌اي، با وجود كشورهاي حوزه خيلج فارس، عراق، تركيه و پاكستان كه با سرعتي بيش از ما در حال سرمايه‌گذاري و توسعه هستند، صحت آن زير سوال مي‌رود.

با نگاه به وضعيت نيروي انساني و كمبودي بين ۵ تا ۱۶ هزار نفر نيروي انساني در بخش دريايي كشور و نيازمندي حداقل ۱۰ سال براي تامين آن- به شرط ثابت بودن اين اعداد- تبديل شدن به قطب بي‌بديل منطقه به شوخي مي‌ماند تا چشم‌انداز واقع‌گرايانه.

مشكلات متعدد و عديده ديگر هستند كه اين مرجعيت را زير سوال مي‌برد. علاوه بر انبوه و انباشت مشكلات فراوان، نبود ساختار مناسب براي توسعه واحد بنادر و دريانوردي و وجود بازيگران متعدد در حوزه دريايي ايران، به هيچ وجه هيچ سازماني نمي‌تواند براي خود چشم‌اندازي نوشته و به سمت آن حركت كند.

چشم‌انداز بخش بندری

سند چشم‌انداز سازمان بنادر و دريانوردي نوشته است: «چشم انداز بخش بندری، بنادر ایران انتخاب اول بازیگران جهانی و تسهیل گر کانون تجارت جهانی با ایران و منطقه است.»

در اين باره هم همان پرسش قابل تكرار است:‌ آيا ممكن است؟ يعني ما در ۱۵ سال آينده، انتخاب اول بازيگران جهاني خواهيم بود؟ تسهيل‌گر كانون تجارت جهاني با ايران و منطقه؟ كمي تخيل به نظر نمي‌رسد؟

بايد اطراف ايران گشتي بزنيم و كريدورهاي منطقه كه تلاش مي‌كنند جايگزين ايران شوند را مورد بررسي قرار دهيم. اين نكته كه رقبا هرگز نمي‌توانند نقش ايران را حذف كنند، بر ما مسلم است؛ مگر با صرف هزينه‌هاي زياد. اما اين كه نقش ما به نقش اول جهاني برگردد و هم‌چنان شاه‌راه گذار جهاني باقي بمانيم و انتخاب اول بازيگران باشيم، كمي جاي تامل دارد.

بندر گوادر با همكاري چين و پاكستان، اين نقش را زير سوال مي‌برد.

بندر جفيره امارات، به اين جايگاه حمله كرده و تا حد زيادي هم موفق شده است.

بندر بصره و بندر فاو در عراق چنان چهار نعل مي‌تازند كه رسيدن به آن‌ها بعيد به نظر مي‌رسد.

تركيه با توسعه كم‌نظير كشتی سازی و توسعه بنادر، ما را دچار ترديد مي‌كند.

تلاش همه جانبه برای راه اندازی کریدور میانی توسط آذربایجان.

وضعیت تجارت در کویت و سرماگذاری های عظیم خارجی ها در گردشگری دریایی عمان به عنوان همسایگان ما.

با توجه به كمبود سرمايه‌گذاري ما در توسعه بنادر به نسبت رقبا، و وجود مشكلات عديده ديگر، چگونه مي‌توان به نقش اول تبديل شد؟

سازمان بنادر و دريانوردي تنها بخشي از اين برنامه توسعه است

مشكل سند‌هاي اينچنيني اين است كه در باره چگونگي به درستي سخن نمي‌گويند. ضمن اين كه در اين توسعه كلان، در اين نقش اول شدن، تمام اركان دريايي بايد هماهنگ و طبق يك برنامه توسعه معين حركت كنند و سازمان بنادر و دريانوردي تنها بخشي از اين برنامه توسعه است، پس چگونه مي‌تواند يك‌تنه، نفش همه را بازي كند و مورد توجه تمام جهان قرار گيرد تا به چشم‌انداز خود برسد؟

به نظر مي‌رسد كه نويسندگان و امضاءكنندگان اين سند چشم‌انداز، در توهمي ناشناخته، خود را به جاي تمامي اركان دريايي كشور به حساب آورده و از جايگاهي حرف‌ زده‌اند كه در آن جايگاه نبوده‌اند.

تخيل‌هايي مانند: «تبدیل شدن به مرکز تجارت جهانى با منطقه» نمي‌تواند در چارچوب يك سند چشم انداز قرار گيرد؛ زيرا تدوين سند چشم‌انداز خود يك تخصص حرفه‌اي در رشته مديريت است و بر قواعد و اصولي استوار است. سند چشم انداز بايد واقع‌گرايانه و عملياتي باشد و مفاد آن قابل دسترس باشد. بايد اقناعي باشد و مسير حركت تا رسيدن را ترسيم كند. بايد مشخص كند كه طي ۲۰ سال آينده، چه اتفاقات برنامه‌اي مشخص بايد بيفتد تا آرمان‌ها بعد از مدت مذكور تحقق پيدا كند؛ در غير اين صورت، اين سند جز يك مشت حرف‌هاي كلي و عمومي چيزي نخواهد داشت.

بازي سندنويسی

بازي سندنويسي همواره وجود داشته است و برخي مديران تخيل‌گرا، با نوشتن آن احساس بزرگي مي‌كردند. ضمن اين سندنويسي كه حاوي شعارهاي آرمان‌گرايانه و زجز‌هاي مديران در ميدان خالي بود، به آن‌ها وجاهت و فرصت تبليغات مي‌‌داد.
با نگارش سند چشم انداز ۱۴۰۴، اين سندنويسي‌ها به اوج رسيد و هر دم‌و ‌دستگاهي براي خود سند چشم انداز و سند راهبردي نوشت؛ بدون آن كه بسترهاي سندنويسي را از نقطه نظر علمي در نظر گرفته باشد.

براي مثال، تب و هيجان دست‌يابي به ايزوها در دهه ۸۰، طوري بود كه بسياري از شركت‌ها –مانند توليدكنندگان بخاري – براي دستيابي به آن تلاش كردند و آن را مايه اصلي تبليغات تلويزيوني خود كردند. مردم هم به دليل عدم اطلاع، داشتن ايزوها را نشانه‌ كيفيت كالا مي‌دانستند! اين تب به بخش دولتي هم كشيده شد و برخي دولتي‌ها براي دريافت گواهي ايزو، اقدام و هزينه كردند و بعد از دريافت گواهي ايزو، آن را قاب كرده و پشت سر خود نصب كردند و به كار خود پرداختند. تب ايزوها تا جايي بالا رفت كه برخي كبابي‌ها و كله‌پاچه‌اي ها هم اقدام به دريافت گواهي ايزو كردند كه هنوز نمونه‌هاي آن در سطح شهر-مانند كبابي شوش- به چشم مي‌خورند.

در دهه ۹۰، تب تدوين راهبرد و سندنوسي داغ شد. علاوه بخش‌هاي دولتي هم براي تدوين راهبردهاي خود اقدام و هزينه كردند، بي‌توجه به اين كه اسناد راهبردي، اسناد بالادستي هستند و يك مسئول دولتي در حد مديركلي، نمي‌توان سند راهبردي تدوين كند. كما اين كه درحوزه دولت‌ها كه بر اساس سياست‌هاي كلان و خط‌مشي‌ها حاكميت، دورنماي رشد و توسعه مشخص مي‌شود و ساير زيرمجموعه‌ها فقط دستور بگير هستند، نمي‌توان به تدوين راهبرد دست زد.

و در سال ۹۷، سازمان بنادر و دريانوردي سند چشم انداز ۲۰ ساله‌اي منتشر كرد كه عمري چند ماهه بيشتر نداشت و با تغيير رئيس سازمان، به نظر مي‌رسد به كما رفته باشد؛ زيرا ملاحظه مجموع سخنراني‌ها و نشست‌هاي خبري رئيس فعلي سازمان بنادر و دريانوردي، نشان مي‌دهد كه كمترين اعتبار و اشاره‌اي به سند مذكور ندارد.

۵ سال گذشت

به فرض اين كه سند چشم‌انداز سازمان بنادر و دريانوردي، سندي قطعي و محكم است، بايد گفت كه ۵ سال از انتشار آن سند گذشته است و به طور طبيعي بايد ۲۵درصد آرمان‌ها محقق شده باشد. آيا شده است؟

چگونه مي توان اين ۲۵درصد رشد و توسعه معطوف به سند چشم‌انداز را اندازه‌گيري كرد؟

آن چه ما مي‌بينيم انبوه مشكلاتي است كه سرجاي خودشان قرار دارند و قصد تكان خوردن ندارند.از مشكلات ساختاري گرفته، تا تفرقه بين اركان دريايي كه بعد از ۵ سال، هيچ وفق و وفاقي صورت نگرفته و همچنان مديريت دريايي ما از وحدت رويه و وحدت فرماندهي به دور است.

علاوه بر اين، مرور رشد و توسعه در ۵ سال اخير بر اساس آمارهايي كه روساي سازمان بنادر و دريانوردي منتشر كرده‌اند، هر چند قابل تقدير است، اما هيچ نشاني از شتاب لازم براي تحقق آرما‌ن‌هاي سند چشم‌انداز ندارد.

نوشتيم كه چيزي نوشته باشيم

به نظر مي‌رسد كه مسئولان وقت سازمان بنادر و دريانوردي كه اين سند را تدوين، امضا و منتشر كرده‌اند و همچنان هم زيب دفتر سايت رسمي سازمان است، به طور واقع‌نگرانه به مسائل نپرداخته‌اند تا جايي اگر الان با آن‌ها گفت‌و گو كنيم، دفاعي نداشته و بهترين حرفي كه خودماني و صادقانه بگويند اين است:‌نوشتيم كه چيزي نوشته باشيم! و اگر جدل كنيم كه چرا سندي كه اجرايي نمي‌شود را منتشر كرده‌ايد، لابد خواهند گفت:‌ سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ منتشر شد، مگر اجرايي شد؟ مگر ما تبديل شديم به قطب منطقه؟ كمتر از دو سال به پايان سند چشم انداز ۱۴۰۴ باقي مانده، مگر اتفاقي افتاده است؟

۱۵ سال وقت‌باقي است

شايد بهترين جواب براي مسئولان كه بخواهند به ما رسانه‌ها بگويند و ما را از سر واكنند اين است:‌ هنوز ۵ سال گذشته و ۱۵ سال باقي مانده است! شما برويد ۱۵ سال ديگر برگرديد تا ما رسيدن به آرمان‌ها را نشان‌تان بدهيم.
ما هم در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد مثل يك بچه خوب، سرمان را پايين مي‌اندازيم و مي‌رويم تا ۱۵ سال ديگر برگرديم!

انتهای پیام/

نظر خود را درباره این خبر ثبت نمائید

نظرسنجی
قیمت ها
ارزیابی شما از محتوای پایگاه خبری گفتمان دریا چیست؟