آیا حمایتها در صنایع دریایی وجود خارجی دارد؟
برخی بر این باورند که " نابرده رنج، گنج میسر نمی شود" . برخی نیز به رنج اعتقادی ندارند و گنجهای بی رنج را می پسندند.
در یک بررسی کلی از رشد تاریخی صنایع مختلف در دنیا، همواره شاهد سه مرحله کلی بوده ایم. مرحله ایجاد و شروع، مرحله میانی و حمایتی و در نهایت مرحله شکوفایی و بالندگی و تکامل.
در کشاورزی نیز مراحلی شبیه این مراحل وجود دارد . کاشت ، داشت، برداشت.
روشن است که شیرین ترین مرحله، همان مرحله "برداشت" است. همه دوست دارند در سریعترین زمان ممکن برداشت کنند، حتی اگر چیزی نکاشته باشند.
حال و با توجه به مقدمه بحث به صنایع دریایی ایران در عصر مدرن می پردازیم.
در وهله اول ما چه کاشته ایم؟!!!
کارخانه جاتی مانند صدرا، ایزوایکو و اروندان با ظرفیتهای مشخص و شرکتهایی مانند شرکت ملی نفتکش و شرکت کشتیرانی ج.ا.ا. و همچنین ارگانهای دریایی مانند سازمان بنادر و دریانوردی، سازمان شیلات ایران، سازمان صنایع دریایی، قانون توسعه و حمایت از صنایع دریایی ، شورای عالی صنایع دریایی ، صندوق توسعه دریایی و بخشهای برزگ و کوچک مختلف در زمینه خدمات به صنایع فراساحلی کشور و ...
در مرحله بعد، چگونه از این کاشته ها حمایت کردیم و به اصطلاحاً "داشت" را انجام داده ایم.
آیا برای کشتی سازیها برنامه ریزی مشخصی برای سرپا ماندن و ساخت شناور و تجهیزات فراساحلی انجام شده است و یا در جهت تعمیرات به صورت حرفه ای اقدام شده است؟
آیا برای شرکتهای کشتیرانی و خدماتی، راه تجارت را هموار کرده ایم؟ آیا به توسعه بازار و به تبع آن توسعه ناوگان آنها اهمیت داده ایم؟ آیا مشوقهایی برای توسعه قرار داده ایم؟
آیا برای حفظ، بهره وری بنادر کشور، به روز رسانی آنها در محیط رقابتی منطقه، لایروبی مداوم، ایجاد پس کرانه مناسب حمل و نقل، ایجاد جذابیت برای پرسنل آن در شهرهای ساحلی اقدام کرده ایم؟
آیا برای صنایع فراساحلی کشور که حیات و ممات ما مستقیماً به آن متصل است و منابع انرژی ما در رقابت با کشورهای همسایه در حال تمام شدن است، برنامه جامعی وجود دارد؟ آیا این برنامه بازنگری مناسبی شده است؟ چه سهمی از بازار انرژی منطقه و جهان را متصور هستیم و هدف ما چیست؟
آیا در زمینه شیلات و آبزی پروری توانسته ایم از ظرفیتهای دریاهای شمالی و جنوبی کشور حداکثر استفاده را داشته باشیم؟ رویکرد ما نسبت به کاهش ذخایر آبزیان و برنامه ما برای صید و پرورش آبزیان در مقیاس صنعتی چگونه است؟
آیا حمایتهای قانونی مطرح شده در "قانون حمایت و توسعه صنایع دریایی" محقق شده است؟ آیا حمایتهای قانون "حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی" در بخش دریایی کارساز است؟
در اینجا باید خاطر نشان کرد که دولتمردان ما رویکرد خردمندانه ای نسبت به آنچه "داشتیم و فعلاً داریم" نداشته اند و همچنان سردرگم هستند. کسی نمی داند که ما دریا را می خواهیم یا نمی خواهیم.
اگر می خواهیم آن را برای دکور و نمایش می خواهیم یا نسبت به آبادانی و گسترش تمامی جنبه های آن متعهد هستیم؟!!!
نهایتاً به مرحله "برداشت" می رسیم.
در این مرحله که همگی عاشق آن هستیم، مفاهیمی چون "اقتصاد دریا محور" ، "حکمرانی دریایی" و "افزایش تولید ناخالص ملی" و ... مطرح می شود. در اینجا منتظر هستیم که محصولی را که نکاشته ایم و نداشته ایم (نگهداری نکرده ایم) ، برداشت کنیم و پز بدهیم.
یاد داستان طنز "لباس جدید امپراتور" می افتیم که همه در حال تقدیر و تشویق لباسی هستند که اصلاً وجود ندارد. نمی شود بخشی به این وسعت و بزرگی را به امان خدا رها کرد و انتظار معجزه داشت.
با اینحال، برخی از بخشهای دریایی که خود منابعی در اختیار داشته اند، بیشتر در معرض نگاه های پرسش گرانه هستند. با منابع در اختیارتان چه کردید؟
این بحث به عنوان شروع پرسشگری رسانه از متولیان دریایی کشور باز شده است و جامعه دریایی کشور انتظار دارد، بدور از ملاحظات سیاسی و با رویکردهای کارشناسانه، به بررسی علل عقب ماندگی ایران در بخشهای مختلف دریایی بپردازد.
انتهای پیام/